Appreciation
افزایش ارزش ارز در برابر ارز دیگر که نرخ شناور دارد.
Arbitrage
یک روش معامله گری که در آن دو معامله ی خلاف جهت، به طور همزمان در یک ابزار مالی، باز می شوند و ریسک قابل انتظاری دارند.
Ask
قیمت ارائه شده به یک معامله گر، برای انجام معامله ی خرید
Aussie
اصطلاح عامیانه برای دلار استرالیا
Bank of Canada
بانک مرکزی کانادا
Bank of England
بانک مرکزی انگلستان
Bank of Japan
بانک مرکزی ژاپن
Balance
نتیجه ی تمام فعالیت های انجام شده بر روی یک حساب معاملاتی.
Balance of Trade (BoT)
اختلاف حجم بین کالا های صادراتی و وارداتی یک کشور، برای یک دوره ی مشخص.
Bar Chart
یک ابزار تحلیل تکنیکال می باشد که به کمک آن، قیمت در نمودار، به شکل میله یا خط نمایش داده می شود.
Base Currency
ارز پایه، همان ارزی می باشد که در اول هر جفت ارز قرار می گیرد.
Bear
معامله گری که استراتژی و دیدگاه نزولی نسبت به بازار دارد.
Bear Market
بازار خرسی یا نزولی، به بازاری گفته می شود که اکثر معامله گران آن دید نزولی نسبت به قیمت دارند.
Beige Book
مجموعه ای از گزارشات فدرال رزرو که شامل یک بررسی اجمالی از وضعیت اقتصادی ایالات متحده می باشد.
Benchmark interest rate
حداقل میزان بهره ای که سرمایه گذاران در هنگام خرید از یک سهم انتظار دارند.
Bid
قیمت ارائه شده به یک معامله گر، برای انجام معامله ی فروش
Bidder
خریدار
Big Figure
اصطلاح عامیانه برای زمانی که یک جفت ارز 100 پوینت حرکت می کند.
Borrowing
وام گرفتن با سود از ارز های خارجی، برای مدت زمان مشخص، در بازار مالی
Break
کاهش سریع قیمت
Breakout
شکست خط حمایتی به سمت پایین و یا شکست خط مقاومتی به سمت بالا؛ یا شکست خطوط روند.
Broker
واسطه ای که سفارشات خرید و فروش معامله گران را به تامین کنندگان نقدینگی منتقل می کند.
Brokerage Company
یک شرکت کارگزاری (Brokerage)، که رسالت آن گردآوری خریدران و فروشندگان ارز های خارجی است.
Bull
معامله گری که استراتژی و دیدگاه صعودی نسبت به بازار دارد.
Bull Market
بازار گاوی یا صعودی، به بازاری گفته می شود که اکثر معامله گران آن دید صعودی نسبت به قیمت دارند.
Bundesbank
بانک مرکزی آلمان
Buy
انجام معامله ی خرید
Cable
اصطلاح عامیانه برای پوند انگلیس
Cancel
یک سفارش معاملاتی برای متوقف کردن حد ضرر و حد سود می باشد.
Cancel-Replace
نوعی سفارش توقف (کنسل) می باشد که پس از قرار دادن آن، سفارش قبلی شما لغو شده و بلافاصله سفارش جدید انجام می شود.
Candlestick chart
نوعی ابزار تحلیلی می باشد، که نمودار قیمت را به صورت کندل استیک های ژاپنی نمایش می دهد.
Capacity Utilization
نوعی شاخص اقتصادی می باشد که میزان ظرفیت تولید را نمایش می دهد.
Car Sales
شاخصی برای تعداد خودرو های فروخته شده، که نشان دهنده ی میزان تقاضای مصرف کنندگان می باشد.
Cash Flow
جریان نقدی سرمایه که به دلیل فعالیت های معاملاتی در یک بازه ی زمانی مشخص، ایجاد می شود.
Cash Market
بازاری که معاملات آن با قیمت های مشخص شده از طریق پرداخت نقدی انجام می شود.
Central Bank
یک موسسه ی مالی که سیاست های پولی یک کشور را تنظیم می کند.
Change
اختلاف قیمت ابزار معاملاتی و قیمت روز گذشته ی آن در انتهای دوره.
Chain Store Sales
یک شاخص اقتصادی می باشد که میزان پویایی خرده فروشی را نشان می دهد.
Channel
ناحیه ای در نمودار که قیمت بین مرز های آن محصور شده است.
Chart
نمودار قیمت که تغییرات قیمت را بر واحد زمان نشان میدهد.
Chartist
معامله گری که برای پیش بینی حرکات بازار از نمودار (چارت) ها و تحلیل تکنیکال استفاده می کند.
Clearing
فرآیند تسویه معاملات.
Close Order
پروسه بسته شدن سفارش.
Collateral
تضمین یا وثیقه وارز های معامله گران
Confirmation
به شرایطی در تحلیل تکنیکال گفته می شود که تریدر برای تایید استراتژی یا یک اندیکاتور، از استراتژی و اندیکاتور های دیگر استفاده می کند.
Correction
برگشت قیمت از یک سطح.
Convertible Currency
ارز ملی که بدون نیاز به مجوز ویژه از بانک مرکزی، قابل انتقال (تبدیل) به ارز دیگر است.
Counter Currency
ارزی که در قسمت دوم یک جفت ارز قرار می گیرد.
Cross Rate
جفت ارزی که دلار آمریکا (USD) در آن وجود نداشته باشد.
Currency Conversion
مبادله یک ارز در ازای دیگری، در یک بازار مالی.
Currency Convertibility
امکان مبادله آزاد ارز به ارز دیگر است.
Currency Option
نوعی قرارداد اختیار معامله (آپشن) می باشد که به یک معامله گر اجازه می دهد، معاملات ارز را با قیمتی توافق شده و در یک بازه زمانی مقرر بخرد یا بفروشد.
Currency Pair
دو ارز که قیمت آنها نسبت به یک دیگر سنجیده می شود و در کنار هم یک نماد مالی را ایجاد می کنند.
Currency Rate
قیمت یک ارز نسبت به ارز دیگر.
Currency Symbols
نام گذاری ارز ها با استفاده از حروف.
Currency Trading
خرید و فروش یک ارز بر پایه ی ارز دیگر در چهار چوب قوانین تعیین شده.
Cycle
تکرار یک الگوی مشخص، در بازه های زمانی معاملاتی
Day Order
سفارشات خرید و فروش معامله گران، که تا انتهای روز معاملاتی اعتبار خود را حفظ می کنند و در صورت انجام نشدن در طی آن روز، به طور اتوماتیک لغو خواهند شد.
Day Trader
معامله گری که معاملات خود را در طی یک روز انجام می دهد.
Day Trading
باز و بسته کردن یک معامله در طول یک روز.
Dealer
بازیگران بازار که اقدام به خرید و فروش ارز ها در حساب کاربری خود می کنند.
Dealing
معاملات ارزی غیر نقدی.
Dealing center
شرکتی که با ایجاد نرم افزار های پیشرفته برای باز کردن معاملات ارزی، امکان دسترسی به بازارهای مالی را برای مشتریان خود فراهم می کند.
Deposit
سرمایه ای که مشتری به حساب معاملاتی خود واریز می کند و قصد انجام معاملات با آن را دارد.
Divergence
به شرایطی در تحلیل تکنیکال گفته می شود که حرکت قیمت در نمودار با حرکت آن در اندیکاتور، تفاوت داشته باشد.
Direct Quote
میزان ارز خارجی مورد نیاز برای خرید یک واحد از ارز ملی.
Downtick
حرکت نزولی قیمت ارز.
Downtrend
روند نزولی قیمت ارز در بازار.
Double Top
یک الگوی تحلیل تکنیکال می باشد که نشان دهنده ی، دو بار افزایش قیمت و برخورد آن با یک سطح خاص و برگشت از آن سطح می باشد. در اصطلاح به این الگو دو قله گفته می شود.
Double Bottom
یک الگوی تحلیل تکنیکال می باشد که نشان دهنده ی، دو بار کاهش قیمت و برخورد آن با یک سطح خاص و برگشت از آن سطح می باشد. در اصطلاح به این الگو دو دره گفته می شود.
European Central Bank
بانک مرکزی اروپا، ECB.
Economic Indicator
یک شاخص تحلیل فاندامنتال می باشد که روند کلی اقتصاد را نمایش می دهد.
Efficient Market Theory
یک تئوری بازار سرمایه می باشد که بر روی تمامی عوامل آن تاثیر گذار است و بر روی تغییرات قیمت تاثیر می گذارد.
Elliot Wave Theory
تئوری امواج الیوت که بر اساس آن، حرکات قیمت طبق یکسری الگوهای موجی حرکت می کنند (5 موج صعودی و 3 موج نزولی).
Employment Situation
شاخص اقتصادی بازار کار.
EU
اتحادیه اروپا.
EURO
واحد پول اتحادیه اروپا.
European Central Bank (ECB)
بانک مرکزی اتحادیه اروپا.
Exchange rate
نرخ خرید و فروش یک ارز در برابر دیگری.
Existing and New Home Sales
شاخص اقتصاد کلان فروش املاک، در بازار ثانویه مسکن.
Factory Orders
سفارشات تولید (سفارشات کالاهای با دوام و بی دوام).
Federal Reserve Bank
بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا.
Fed, FRS (Federal Reserve System)
سیستم فدرال رزرو آمریکا.
Figure
اصطلاح عامیانه برای نشان داده ارزش اساسی نرخ ارز و یا 100 پوینت از حرکت قیمت.
Flag
یک الگوی تحلیل تکنیکال می باشد که بر اساس آن، قیمت به شدت افزایش می یابد و پس از آن برای مدتی در یک رینج حرکتی کوچک حرکت می کند و پس از خروج از این رینج، سریعا کاهش می یابد.
Flat
حرکت بدون روند قیمت.
Float Profit/Loss
میزان ضرر یا سود شما در معاملات باز که امکان تغییر آنها وجود دارد.
Floor Broker
کارگزاری که به طور مستقیم در تالار بورس فعالیت می کند.
Forecast
پیش بینی حرکت آینده قیمت، باتوجه به داده های گذشته ی قیمت و داده های حال حاظر شاخص های اقتصاد کلان.
Foreign Exchange
عملایت تبدیل ارز خارجی.
FOREX
نوعی بازار مالی است که خریداران و فروشندگان اقدام به خرید و فروش ارز می کنند.
Foreign Currency
ارز هر کشور خارجی است که می تواند به عنوان واسطه در گردش کشور دیگری مورد استفاده قرار گیرد.
Forward Market
بازار ارز "فوروارد یا سلف" که معاملات آن با قیمت امروز انجام می گیرد اما خود معامله در آینده، یعنی زمان مشخص شده درون قرارداد، انجام می شود.
Free Margin
میزان سرمایه ی یک معامله گر، که درگیر معامله نمی باشد.
Fundamental Analysis
به تحلیل قیمت بر اساس اخبار و رویداده های اقتصادی و سیاسی، تحلیل فاندامنتال (بنیادی) می گویند.
G7
توسعه یافته ترین کشور های جهان از جمله ایالات متحده آمریکا، ژاپن، بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایتالیا و کانادا، بطور دوره ای در اجلاس سران برای حل مسائل توسعه اقتصادی جهانی "گروه هفت" شرکت می کنند.
Gap
یک شکاف قیمتی در نمودار می باشد که به دلیل اختلاف قیمت بسته شدن دیروز و قیمت باز شدن امروز، ایجاد شده است.
Greenback
"گرین بک"، یک اصطلاح عامیانه برای دلار آمریکا.
Gross Domestic Product (GDP)
ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور، در یک دوره زمانی خاص.
Gross National Product (GNP)
تولید ناخالص داخلی، به علاوه ی سود سرمایه گذاری و کار در کشور های خارجی.
Hedging
استراتژی که برای کاهش ریسک های سرمایه گذاری در معاملات خرید و فروش، استفاده می شود.
Hedgeable
معامله ای که میتوان بر اساس تغییرات قیمت، بر روی آن عملیات هج انجام داد.
Hedge Funds
صندوق های سرمایه گذاری آمریکایی که بر اساس استراتژی هجینگ فعالیت می کنند.
High/Low
بالاترین و پایین ترید سطح قیمت، در طول یک روز معاملاتی.
Housing Starts and Permits
یک شاخص اقتصاد کلان می باشد که تعداد خانه های در حال ساخت و مجوز های ساخت را نشان می دهد.
IFO
شاخص خوشبینی تجارت، که توسط موسسه ی تحقیقات اقتصادی آلمان محاسبه می شود.
Import/Export Prices
داده های پویایی قیمت برای واردات و صادرات آمریکا.
Indicator Only
قیمت هایی که حاوی اطلاعاتی هستند که برای باز کردن معاملات ارزی استفاده نمی شوند.
Indirect Quote
هزینه ی هر واحد پول داخلی که در واحدهای ارز خارجی نشان داده شده است.
Indicator
داده هایی که به ما وضعیت کلی اقتصاد یا بازار های مالی را نشان می دهند.
Industrial Production
یک شاخص اقتصادی می باشد که نشان دهنده ی وضعیت تولیدات صنعتی است. به طور کلی این شاخص میزان بازدهی کارخانجات یک کشور را نمایش می دهد.
Initial Margin
ارزش سپرده اولیه که به عنوان یک تضمین برای معاملات آینده استفاده می شود.
Interbank Rates
نرخ ارزی که توسط بانک های مرکزی برای یکدیگر تعیین می شود.
Interest
سود پولی است که به عنوان وام به دیگران پرداخت شده است.
Interest Rate
مبلغی است که توسط وام گیرنده، به وام دهنده پرداخت می شود. سود یا بهره به دلیل استفاده ی وام گیرنده از آن پول و نسبت به سرمایه وام دهنده پرداخت می شود. برای مثال، اگر یک وام دهنده (بانک) از مشتریان خود بخواهد به ازای هر 1000 دلار، سالی 90 دلار بپردازند، میزان بهره به عدد 9% خواهد رسید (90/1000 * 100%). نرخ بهره می تواند در نتیجه تورم یا تغییر سیاست های فدرال رزرو تغییر کند.
Intraday
انجام معاملات ارز در طول یک روز معاملاتی.
Instant Execution
فناوری اجرای سریع معاملات در زمان انتشار قیمت ها، در حالت آنلاین در دسترس می باشد.
Inflation
افزایش سطح عمومی قیمت ها.
Investor
دارندگان منابع مالی که اقدام به سرمایه گذاری و معامله در بازار ارز می کنند.
Jobless Claims
یک شاخص اقتصادی می باشد که، تعداد بیکاران ثبت شده را نمایش می دهد.
Kiwi
اصطلاح عامیانه برای دلار نیوزلند.
Last
میانگین آخرین قیمت بید و اسک (خرید و فروش)؛ قیمت آخرین معامله.
Leading Indicators
شاخص های اصلی اقتصاد کلان.
Leverage
نسبت پول یک معامله گر به میزان وامی که از طرف بروکر به وی داده شده تا معاملات خود را انجام دهد.
Limit order
سفارش از پیش تعیین شده ای می باشد که پس از رسیدن قیمت به آن، دستور خرید یا فروش به بازار ارسال می شود.
Liquidation
بستن یک معامله ی باز، توسط معامله گر.
Liquid Currency
ارزی که می تواند در کمترین زمان ممکن و بدون هیچ محدودیتی، در بازار ارز جهانی خرید و فروش شود.
Liquidity
توانایی خرید و فروش ارز یا سهام، در کمترین زمان.
Long Position
به معنای خرید ارز و یا پوزیشن خرید می باشد.
Loss
کم شدن موجودی حساب به دلیل ضرر.
Lot
کمترین حجم غیر قابل تفکیک (بدون اعشار) که میتوان برای خرید و فروش ارز استفاده کرد.
Maintenance Margin
حداقل میزان سرمایه ای که یک معامله گر باید برای حفظ پوزیشن خود داشته باشد.
Margin
یک سپرده تضمینی است که خسارت های احتمالی معاملات مارجینی (حاشیه ای) را پوشش می دهد، و به عنوان تعهد مورد استفاده قرار می گیرد.
Margin Call
یک پیام از طرف کارگزاری می باشد که معامله گر هشدار میدهد، باید سرمایه ی حساب مارجینی خود را افزایش دهد.
Margin Level
شاخصی که وضعیت مارجین حساب معاملاتی را نمایش می دهد.
Margin trading
انجام معاملات ارز با استفاده از مارجین.
Market Maker
یک بانک یا شرکت بزرگ که با در اختیار داشتن منابع مالی عظیم، فعالیت های زیادی در بازار دارد و می تواند بر روی قیمت تاثیر گذار باشد.
Market Maker Spread
تفاوت بین قیمت خرید و فروش ارز می باشد که توسط یک مارکت میکر ایجاد شده است.
Market order
سفارشی که به صورت لیمیت یا در حال انتظار قرار داده نشده است و بلا فاصله در بازار اجرا می شود.
Market Place
بازار فیزیکی؛ مکانی برای انجام معاملات رو در رو.
Market Price
قیمتی که آخرین معامله در آن انجام شده است.
Market Users
بانک ها و شرکت های متوسط که از قیمت های ارائه شده توسط مارکت میکر ها برای انجام فعالیت های ارزی خود استفاده می کنند.
Minimum Equity
حداقل سرمایه ای که یک مشتری در حساب خود دارد.
Momentum
نشان دهنده ی وضعیت حرکت قیمت است؛ سرعت تغییر قیمت ارز.
Net Factory Orders
یک شاخص اقتصاد کلان می باشد که میزان افزایش سفارشات صنعتی را نشان می دهد.
Net Position
میزان کلی ارز برای تمام معاملات باز شده توسط یک معامله گر.
Nonfarm payrolls
تعداد کارمندان حقوق بگیر (بجز بخش کشاورزی).
Offer
قیمتی که خریداران برای خرید یک ارز، پیشنهاد داده اند.
Old Lady
اصطلاح عامیانه برای بانک انگلستان.
Open order
سفارش باز کردن یک معامله که پس از رسیدن قیمت به سطح دلخواه، انجام می شود.
Open Position
معامله ای که هنوز باز است و نتیجه ی آن مشخص نشده است.
Order
دستور خرید یا فروش یک معامله گر به کارگزاری، برای باز کردن یک سفارش در قیمت مشخص شده.
Oscillator
یک ابزار تحلیل تکنیکال می باشد که برای پیش بینی وضعیت آینده ی بازار استفاده می شود.
Output Index
شاخص میزان حجم تولید.
Overbought
به شرایطی از بازار اطلاق می شود که پس از یک افزایش شدید قیمتی اتفاق می افتد.
Oversold
به شرایطی از بازار اطلاق می شود که پس از یک کاهش شدید قیمتی اتفاق می افتد.
Personal Income
داده های اقتصادی که نشان دهنده درآمد هر فرد در یک کشور می باشد.
Personal Spending
داده های اقتصادی که نشان دهنده تغییر در هزینه های جمعیت یک کشور است.
Pips/Points
حداقل حرکت قیمت یک ارز.
Position
تعداد معاملات "خرید" و "فروش" باز شده توسط یک معامله گر.
Pound
اصطلاح عامیانه برای پوند انگلیس (GBP).
PPI
شاخص قیمت تولید کننده.
Premium
مقداری را مشخص می کند که در آن قمیت های آینده از قیمت های اسپات، پیشی خواهند گرفت.
Price Quotations
قیمت یک ارز در برابر ارز دیگر.
Profit
مبلغی که با انجام عملایت معاملاتی به حساب شما اضافه شده است.
Program Trading
سیستم معاملات رایانه ای که سیگنال های خرید و فروش آن توسط یک برنامه ویژه ارائه می شوند.
Quotation
تعیین قیمت یک ارز بر اساس واحد پولی ارز دیگر.
Range
اختلاف بین دو قیمت.
Resistance Level
یک سطح افقی یا شیب دار (همانند خط روند)، که قیمت پس از بالا آمدن و برخورد به آن، واکنش نشان می دهد.
Retail Price Index (RPI)
شاخصی که نشان دهنده ی تغییرات قیمت خرده فروشی در انگلستان می باشد.
Retail Sales
شاخص میزان فروش خرده فروشی.
Retracement
اصلاح یک روند، برگشت یک روند برای یک مقدار خاص به جهت مخالف، و دوباره ادامه یافتن حرکت اصلی.
Roll-over
نحوه ی انتقال سفارشات حد ضرر به موقعیت های بهتر.
RSI (Relative Strength Index)
یک اندیکاتور تکنیکال می باشد که نواحی اشباع خرید و اشباع فروش را نشان می دهد.
Scalping
یک استراتژی کوتاه مدت برای به دست آوردن سود از تغییرات ریز قیمت.
Sell
عملیات فروش یک ارز.
Short
باز کردن یک معامله فروش.
Short position
یک معامله ی فروش باز، با هدف خرید آن در سطح پایین تر و کسب سود.
Spike
تفاوت بسیار زیاد بین قیمت فعلی و قیمت قبل از آن.
Spot
معامله ای که بلافاصله انجام می شود اما مبلغ پرداختی آن پس از دو روز از انعقاد قرار داد، منتقل می شود.
Spread
تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک ارز که بر اساس پوینت محاسبه می شود.
Square
نتیجه ی معاملات، تریدری که میزان سود و ضرر آن برابر شده است.
Sterling
اصطلاح عامیانه برای پوند انگلیس.
Stop Order
سطحی که از قبل برای خرید یا فروش یک ارز تعیین کرده ایم.
Stop Limit
سفارش در حال انتظار؛ سفارش زمانی اجرا می شود که، قیمت بازار به سطح تعیین شده توسط معامله گر برسد.
Stop Loss
سفارشی برای بستن معاملات ضرر ده.
Support Level
یک سطح افقی یا شیب دار (همانند خط روند)، که قیمت پس از پایین آمدن و برخورد به آن، واکنش نشان میدهد.
Swap
مبلغی که در زمان رول اور (یا پایان یک روز معاملاتی) بازار به حساب معامله گر اضافه شده یا از آن کم می شود.
Swap points
میزان پوینتی که برای انتقال معامله ی باز به روز بعد با کمک عملیات سوآپ، محاسبه می شود.
Swissy
اصطلاح عامیانه برای فرانک سوئیس.
Take-profit
سفارش خرید یا فروش معامله گران در سطوح به خصوص، به منظور بستن معاملات سود ده خود.
Technical Analysis
روشی برای پیش بینی حرکات آینده ی بازار، توسط نمودار قیمت می باشد.
Tick
کمترین میزان تغییرات قیمت در بازار های مالی.
Tick chart
نموداری که بر اساس مقادیر "تیک" نمایش داده می شود.
Thin Market
بازاری با نقدشوندگی کم.
Today’s High
بالاترین قیمت معاملات امروز.
Today’s Low
پایین ترین قیمت معاملات امروز.
Trader
فردی که از طریق حساب معاملاتی خود اقدام به خرید و فروش ارز می کند.
Trade Balance
تراز تجاری تفاوت بین ارزش های صادرات و واردات در یک بازه زمانی خاص است.
Trading
انجام معاملات ارز یا سهام.
Trading platform
ترکیبی از نرم افزار و سخت افزار های قدرتمند، به منظور ایجاد یک بستر معاملاتی برای معامله گران.
Trailing-stop
سفارشی برای حداقل کردن میزان ضرر.
Transaction
عملیات باز کردن و بستن یک معامله ارزی.
Transaction Cost
هزینه ی خرید یا فروش یک ابزار مالی.
Transaction Date
تاریخ انجام معامله ی ارز.
Trend
بخشی از تحلیل تکنیکال می باشد که به کمک آن می توانیم روند اصلی قیمت را تشخیص دهیم.
Trend Line
یک خط صاف بر روی نمودار می باشد که با وصل کردن کف های قیمتی (در صورت وجود روند صعودی) و یا سقف های قیمتی (در صورت وجود روند نزولی)، ایجاد می شود.
Unemployment
یکی از شاخص های اقتصاد کلان می باشد که نشان دهنده ی نرخ بیکاری در کشور مورد نظر است (این نرخ بر اساس درصد افراد توانمند یک کشور محاسبه می شود).
Uptick
یک قیمت جدید که از قیمت قبلی بالاتر است.
Uptrend
روند صعودی یا گاوی.
Value Date
تاریخ اجرای شرایط معامله.
Volatility
سرعت حرکت قیمت.
Volume
میزان معاملات یک ارز.
Volumes chart
یک نمودار میله ای است که حجم معاملات انجام شده را نمایش می دهد.
Wage
یک شاخص اقتصاد کلان می باشد که نشان دهنده میزان دستمزد ها در یک کشور است.
Wholesale Prices
یک شاخص کلان اقتصادی از تغییرات قیمت های عمده فروشی است.
Wholesale Trade
یک شاخص کلان اقتصادی از تغییرات فروش عمده فروشی است.
Yard
یک اصطلاح عامیانه به معنای یک میلیارد دلار آمریکا.
Yours
یعنی "فروخته شد".
ZEW
مرکز تحقیقات اقتصادی اروپا - موسسه ی تحقیقات غیرتجاری که در سال 1990 تاسیس شده و در هامبورگ قرار دارد.